دکتر صدوقی معاون آموزشی دانشگاه : فرارسیدن بیست و هفتم رجب سالروز بعثت نبی مکرم اسلام (ص) را به تمامی داشجویان ، اعضاء محترم هیات علمی ، کارکنان و خانواده بزرگ علوم پزشکی شهید بهشتی تبریک و تهنیت عرض می نمایم.

بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده است که نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز می‌شود. بعثت به معنای «برانگیخته شدن» و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می‌باشد.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، طبق رسم هرساله خویش چند روزی بود که برای عبادت و تفکر به غار حرا آمده بودند. محمد امين (صلی الله علیه و آله و سلم)، هر سال قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نياز با آفريننده جهان مي پرداخت و در عالم خواب، رؤياهايی مي ديد راستين و برابر با عالم واقع . آن سال در شب 27 رجب، جبرئيل فرشته وحی مأمور شد آياتی از قرآن را بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، بخواند و او را به مقام پيامبری مفتخر سازد.

آری بیست و هفتم ماه رجب بود که جبرئیل (یکی از چهار فرشته مقرب الهی و مأمور ابلاغ وحی از جانب پروردگار به پیامبران) به سوی ایشان نازل شد و گفت: ای محمد بخوان.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، فرمود: چه بخوانم؟

جبرئیل گفت: "بسم الله الرحمن الرحیم. اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان مالم یعلم.

يعنی : بخوان به نام پروردگارت که آفريد . او انسان را از خون بسته آفريد . بخوان به نام پروردگارت که گرامي تر و بزرگتر است . خدايی که نوشتن با قلم را به بندگان آموخت . به انسان آموخت آنچه را که نمي دانست.

محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)،  از آنجا که امی و درس ناخوانده بود  گفت : من توانايی خواندن ندارم، جبرییل دوباره از او خواست که " لوح " را بخواند. اما همان جواب را شنيد. بار سوم  محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، احساس کرد مي تواند " لوحی " را که در دست جبرئيل است بخواند واين آيات سرآغاز مأموريت عظیم و مشکل ایشان بود .

جبرئيل مأموريت خود را انجام داد و محمد( ص ) نيز از کوه حرا پايين آمد و به سوی خانه خديجه رفت . ایشان آنچه رخداده بود را برای همسر مهربانش باز گفت و خديجه دانست که مأموريت بزرگ " محمد " آغاز شده است . او را دلداری و دلگرمی داد و گفت : " بدون شک خدای مهربان بر تو بد روا نمي دارد زيرا تو نسبت به خانواده و بستگانت مهربان هستی و به بينوايان کمک مي کنی و ستمديدگان را ياری مي نمايی".

 خديجه نزد " ورقة بن نوفل " عمو زاده اش که از دانايان عرب بود رفت ، و سرگذشت محمد ( ص ) را به او گفت . ورقه در جواب دختر عموی خود چنين گفت: آنچه برای محمد(ص) پيش آمده آغاز پيغمبری است و " ناموس بزرگ" رسالت بر او فرود مي آيد. خديجه با دلگرمی به خانه برگشت.

با توجه به روایات اسلامی و مطالعات تاریخی، مسأله ظهور پیامبر خاتم در تورات و انجیل نوید و بشارت داده شده بود . در این کتب، حتی به خصوصیات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)و یارانشان نیز اشاره شده است و دانشمندان اهل کتاب، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)را همچون نزدیکترین کسان خود می‌شناخته اند.

بنابراین بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، حادثه‌ای بس بزرگ در سرنوشت هدایت بشری بوده است  و به امر  خداوند متعال آن حضرت برای این رسالت بزرگ و آینده دشوار، تربیت و پرورش یافت و آماده شد. به دنبال این تربیت الهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)در سالهای قبل از بعثت حالات فوق العاده معنوی و مشاهدات روحانی داشت و تمام این دوران را با پاکی و طهارت و معنویت سپری کردند.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)به خاطر همین حالات معنوی و طهارت روحی، ناگزیر از وضع نابسامان مردم و  جهل و فسادی که بر جامعه آن روز بویژه در شهر مکه حاکم بود، رنج می‌بردند و به منظور تفکر و عبادت در مکانی خلوت، مدتی محدود در سال را از آنها کناره می‌گرفتند و به کوه حرا (که در شمال شرقی مکه واقع است) می‌رفتند. در واقع می‌توان گفت که این خلوت‌گزینی، زمینه‌ای برای تقویت هرچه بیشتر حیات روحانی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)و مقدمه‌ای برای بعثت و نزول وحی به آن حضرت به شمار می‌رفته است. پس از سپری شدن ایام عبادت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)به مکه برگشته و پیش از اینکه به خانه خویش بازگردند، خانه خدا را طواف می‌ کردند.

این حالات همچنان ادامه یافت تا اینکه در سن چهل سالگی خداوند آن حضرت را به پیامبری مبعوث کرد تا مردم را هدایت کرده و از پرستش بتان خارج ساخته و به پرستش خویش هدایت کند.